خرسی بخواب
داستانهای حیوانات
مادر خرسی سعی دارد او را بخواباند؛ ولی خرسی هر بار به بهانهای نمیخوابد. یکبار به بهانهی خاموشبودن چراغ خواب، یکبار به بهانهی نوشیدن شیر و بار دیگر بهخاطر رفتن به دستشویی. مادر که از بهانهگیریهای خرسی خستهشده، به آخرین تقاضای او عمل میکند و برایش داستانی کوتاه میخواند. بعد از چند لحظه پدر به اتاق خرسی میآید و با تعجب مشاهده میکند که خرسی و مادرش هر دو غرق خواب هستند. داستان بالا در کتابچهای متفاوت، همراه با تصاویری رنگی برای گروه سنی«ب» به طبع رسیدهاست.