تنهایی ساناز
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایت زندگی پسری به نام «امیر» است که در یک تصادف رانندگی راهی بیمارستان میشود و در آنجا به مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشتهاش میپردازد. روزگاری که دلباخته دختری به نام «ترکان» میشود و با او ازدواج میکند تا آن زمان که از ترکان جدا میشود و در تنهاییهای خواهرش «ساناز» غرق میگردد و پایانی دلخراش که او را بر سر مزار عزیزترین انسان زندگیاش میبرد و او میماند و تنهایی و پشیمانی!