ژنرال دلا روره
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م. / جنگ جهانی دوم، 1939 - 1945 م. ایتالیا - نهضت مقاومت - داستان
«ایندرو مونتانللی»، روزنامهنگار و تاریخنویس ایتالیایی، یکی از روزنامهنگاران برجسته ایتالیا در تمامی قرن بیستم بهشمار میرود. مونتانللی در اوایل دههی 1930، از دانشگاه فلورانس در رشته حقوق فارغالتحصیل شد. پایاننامه او درباره اصلاحات انتخاباتی بود که حزب فاشیست موسولینی بهراه انداخته بود. پایه و اساس نظریه او در این پایاننامه این بود که فاشیستها بهجای هر گونه اصلاحات، کل فرآیند انتخابات را از میان برداشتهاند. اما مونتانللی طی اقامتی کوتاه در شهر گرونوبل (فرانسه) و تحتتأثیر فضای فرهنگی آن دیار، به این نتیجه رسید که بهجای حقوق، باید بهکار روزنامهنگاری بپردازد. پس از سال 1935، وقتی موسولینی دستور توقیف «اونیورساله» و سایر مجلهها و روزنامههای افشاگر را صادر کرد، مونتانللی از فاشیسم رویگردان شد. با شروع جنگ جهانی دوم از جبهههای گوناگون با چند روزنامه به همکاری پرداخت. چندی بعد عازم بالکان و یونان شد و از مشارکت نیروهای ایتالیایی در آن جبههها گزارشهایی فرستاد. اینجا بود که وی تصمیم گرفت به پارتیزانها بپیوندد و علیه فاشیستها سلاح برگیرد. مونتانللی در آخرین سال حاکمیت موسولینی در میلان به زندان فاشیستها افتاده بود که با شخصیت اصلی این داستان آشنا شد؛ «قالتاقِ» کلاهبردارِ قماربازی که نازیها میکوشند با استفاده از او در صفوف مبارزان آزادیخواه نفوذ کنند، اما نتیجه دیگری میگیرند. کلاهبردار، نقش قهرمان نهضت آزادی را چنان خوب بازی میکند که ناگهان تصمیم میگیرد «کار» را قهرمانانه به پایان برساند؛ مبادا که مفهوم «قهرمان» در میان همقطارانی که قرار است در کنارشان اعدام شود، خدشه بردارد؛ مثالی از انسانهای عادیِ عصر ظلمت که در لحظهای از زندگی تحولی ژرف را تجربه میکنند و از زندگیِ خود طرحی غیرمنتظره و غیرعادی میآفرینند.