از روزگار رفته حکایت
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
داستان "از روزگار رفته حکایت" ماجرای خیالی از یک برههی تاریخی است که شخصیت اصلی یا راوی آن "پرویزخان" نام دارد. وی در خانوادهای سنتی زندگی میکند و در جای جای کتاب از رسم و راه جاری در جامعهی کوچک نیمه شهری ـ نیمه روستایی محل سکونتش سخن به میان میآورد. فضای داستان مربوط به دوره حکومت استبدادی رضاخان و گریزی است به سیاستهای آن روز جامعه، اعم از کشف حجاب بانوان به تغییر لباس آقایان به شکل فرنگی و مسائل دیگر. بدین سان، این داستان، ذکر خاطرات راوی از سن طفولیت تا دوران نوجوانی و جوانی اوست که در حاشیهی مسائل اجتماعی و سیاسی روز مطرح شده است.