خانه پروانه

خانه پروانه

گویا مقدر شده بود که "روبرتا" و "سینتیا" برای همیشه بهترین دوستان هم باقی بمانند و سرنوشتشان درهم گره بخورد. هردوی آن‌ها پدرهایشان را از دست داده بودند. روبرتا که قادر به تحمل مادر دایم‌الخمرش نبود، خانه سینتیا را پناهگاه امنی برای خود یافت. مادر سینتیا، لئورا، نمونه کاملی از همان مادری بود که روبرتا همیشه آرزویش را داشت، او پانزده ساله بود که سرانجام مادرش حقیقت را درباره پدرش به او گفت. مطلب به قدری وحشتناک و سنگین بود که روبرتا تنها راه را در گریختن دید. اما پس از چند ماه، هنگامی که بازگشت، مادر، وی را از خود راند. او به لئورا پناه برد ولی شب منزل دچار حریق شد و هنگامی که روبرتا سعی داشت بگریزد مادر خویش را در آتش دید. او برای نجات مادر تمام سعی خود را به کار گرفت و همین باعث شد خودش به سختی آسیب ببیند، طی چند روز بعد هنگامی که به هوش آمد دریافت که مادرش درگذشته، سینیتا گریخته و لئورا به جرم ایجاد آتش‌سوزی و قتل غیرعمد به زندان محکوم شده است. روبرتا تمام سعی خویش را به کار می‌گیرد تا همه را متوجه اشتباهشان کرده و لئورا را از زندان برهاند اما به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد. سال‌ها بعد، در حالی که روبرتا باردار است، دادگاه دیگری برای لئورا تشکیل می‌شود و او تصمیم می‌گیرد برای رهایی زن بی‌گناه، تمام واقعه را به گردن بگیرد. اما درست در همین لحظه سینیتا برخاسته و به حقیقت اعتراف می‌کند. پس از این ماجرا لئورا آزاد شده و سینیتا به دلیل ابتلای به سرطان دستگیر نمی‌شود. چند ماه بعدکه سینیتا درمی‌گذرد، همسر روبرتا که از جریان بارداری وی بی‌اطلاع بوده، توسط لئورا از موضوع باخبر شده و به سرعت خود را به همسرش می‌رساند تا زندگی جدیدی را آغاز کند.

قیمت چاپ: 4,900 تومان
نویسنده:

مارسیا پریستون

ویراستار:

مینا محمودنژاد

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813.54

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

338

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644425820

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه