من و دوستم
این داستان کوتاه مصور که برای کودکان نوشته شده حکایت بچهای است که در خواب، آرزوهای بد خود را تحققیافته میبیند؛ این که با یک محلول جادویی، تغییر میکند، چنگالها و دندانهایش دراز میشود و به موجود ترسناکی بدل میگردد، هر کار بدی که دوست دارد انجام میدهد، تنبلی میکند، تا دیروقت به خانه نمیآید، هرقدر که دلش بخواهد بازی میکند، به حمام نمیرود و... تا این که از خواب بیدار میشود و درمییابد که آرزوهای بد نتیجهی بد و ترسناکی را در پی دارد.