چارلز آفتابپرست
داستانهای حیوانات
«چارلز» آفتابپرستی است که نمیتواند مانند بقیة آفتابپرستها خودش را به رنگ محیط اطرافش دربیاورد. او همیشه از این موضوع رنج میبرد، چرا که حشرات خیلی سریع او را میبینند و نمیتواند شکارشان کند. یک روز چارلز به مار درختی برخورد کرد و این ماجرا را برایش تعریف کرد. مار درختی فهمید که چارلز نمیتواند روی یک رنگ تمرکز کند به همین خاطر او را نزدیک طاووس برد. از آنجایی که چارلز نمیتوانست بفهمد که طاووس به چه رنگی است، خود را رنگ او درآورد. از آن به بعد چارلز میتوانست خود را به هر رنگی که میخواست دربیاورد و حشرات زیادی را شکار کند. داستان حاضر برای کودکان گروه سنی «ب» تهیه شده است.