بوی کباب و صدای سکه

بوی کباب و صدای سکه

ملانصرالدین - قرن 8؟ ق. - لطیفه‌ها / لطیفه‌های فارسی

خوانندگان گروه سنی((ب)) و ((ج)) در این کتاب از مجموعه((قصه‌های ملانصرالدین)) حکایتی پندآموز از ماجراهای((ملانصرالدین)) مطالعه می‌کنند .در این حکایت، روزی پیرمرد فقیری در کنار بساط کباب پزی مردی زورگو، تکه نان خشکیده‌ای می‌خورد، اما هنگام رفتن مرد کباب پز از پیرمرد فقیر بابت بوی کباب مبلغی درخواست می‌کند . در پی آن، کار به مرافعه می‌کشد .در همین هنگام ملا از راه می‌رسد و قبول می کند پول بوی کباب پیرمرد را بپردازد ;سپس ملا تعداد سکه‌هایی که مرد کباب پز مطالبه کرده بود به روی ترازو می‌اندازد و از مرد کبابی می‌خواهد خوب به صدای افتادن سکه‌ها گوش دهد .پس از آن ملا، سکه‌ها را برمی‌دارد و می‌گوید حالا بی‌حساب شدیم . تو بوی کباب فروخته‌ای، در عوض آن صدای دینارها را دریافت کرده‌ای .

قیمت چاپ: 3,000 تومان
نویسنده:

احمد عربلو

تصویرگر:

سجاد رزاقی

ناشر:

افق

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa7.32

سال چاپ:

1393

نوبت چاپ:

15

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789646742727

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف