لباس سفید رو به من بده
نمایشنامه فارسی - قرن 14
داستان این کتاب، حاوی نمایشنامهای در موضوع دفاع مقدس است. در این نمایشنامه «علی» اهل روستایی کویری است. او مجروح جنگی، ویلچرنشین است و گاهی دچار جنون میشود. «حسن» نیز رزمنده جنگی است، که با ماشینهای جدید چاه حفر کرده، اما به آب نمیرسند. علی و حسن اصرار دارند که قنات معروف «خضر نبی» را لایروبی کنند و به آب برسند. در این مسیر مهندس «هاشم» پسر «غلامحسین», یکی از شهدای روستا, با آنها همراه شده و با پوشیدن لباس سفید مقنی به جنگ خشکسالی و بیابان میروند و اهالی نیز به یاری آنها میشتابند.