ابریشم
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م.
((ابریشم)) رمانی است عاشقانه که((آله ساندروباریکو)) در آن عشق را به سان ابریشمی ظریف و لطیف تعبیر میکند ;به گونهای که((وقتی در دست میگیری، گویی چیزی در دست نداری)) .((هروه ژنکو)) قهرمان اصلی داستان است .او در فرانسه به پرورش تخمهای کرم ابریشم و تولید ابریشم طبیعی اشتغال دارد .بیماری مسری کرمها سبب فساد تخمها و ورشکستگی((هروه)) و دیگر تولید کنندگان ابریشم میشود .((هروه)) به پیشنهاد((بالدابیو)) شهردار((لاویل دیو)) به ژاپن میرود تا از آن جا تخمهای سالم وارد کند .او در ژاپن با((هاراکی)) کدخدای دهکده، دیدار کرده پس از دریافت تخمهای کرم ابریشم چندین سکه طلا به او میدهد . ((هروه)) در ژاپن و در منزل((هاراکی)) دل باخته دختر جوانی میگردد که سرنوشت وی را متحول میسازد .((هلن)) همسر((هروه))، پس از بازگشت او متوجه تغییر رفتار همسرش میگردد، تا جایی که ...