دختر کرد یام (داستان واقعی)
داستانهای فارسی - قرن 14
در زمانهای نهچنداندور اربابان و کدخدایان روستا بر مردم ظلم و ستم روا میداشتند و آنها را به طُرق مختلف آزار و اذیت میکردند. پس از ناصرالدینشاه که اقتدار حکومت قاجار نیز روبه افول گذاشت، هرجومرج بیشتری در جامعه و بهویژه روستاها حاکم شد و خانها به ظلم و ستم خود افزودند. «مریم» خردسال در چنین شرایطی به روستای «پیام» پا میگذارد. پیام، منطقهای روستایی است که در بخش مرکزی شهرستان مرند قرار دارد. داستان با زندگی بانو «شیرین»، مادر مریم شروع میشود. سپس با رها شدن مریم در کاروانسرا و توضیح دوران کودکی و نوجوانیاش ادامه مییابد و در پایان به ازدواج و زندگی مشترک او تا لحظه مرگ، پرداخته میشود.