عروسی خاله سوسکه
داستانهای تخیلی / داستانهای حیوانات
کتاب مصوّر حاضر، داستانی تخیلی دربارة حیوانات برای گروه سنّی (الف) و (ب) است. در این داستان آمده است: خاله سوسکه به سفارش عمّهاش راهی همدان میشود تا نزد «مشرمضان» کاری پیدا کند و بختش باز شود. خاله سوسکه قبل از رفتن به همدان تصمیم میگیرد به بازار برود و گشتی بزند. در بازار آقای قصاب و بقال و آقای نانوا از خاله سوسکه خواستگاری میکنند. خاله سوسکه که از ازدواج کردن و کتک خوردن از شوهر میترسد، از آنها سؤال میکند که وقتی دعوایشان شود چیکار میکنند. خاله سوسکه میفهمد که همة آنها مردهای خشنی هستند، تا اینکه آقای موش خیاط از او خواستگاری میکند. خاله سوسکه وقتی میبیند که آقا موشه مرد مهربانی است، با اجازة عمّهاش ازدواج میکند.