کارن
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: ««کامران» و «آرش» میخوردند و میخندیدند اما «دریا» نگران و طوفانی بود و آرام و قرار نداشت، او از مرده میترسید، و فکر میکرد که الآن درب موزه کوچک خانگی باز میشود و «سید نورالدین» با آن جثه لاغر و نحیفش وارد اتاق میشود، خواب از سر «دریا» پریده بود و او از سرما احساس لرز میکرد».