آب، باد، آتش

آب، باد، آتش

جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - داستان / داستان‌های کوتاه فارسی - قرن 14

راوی که در گردان حضرت رسول (ص) مشغول مبارزه است، به همراه یکی از هم‌رزمانش، عباس، به دست نیروهای بعثی اسیر می‌شوند. در این حال، عباس بر اثر اصابت گلوله به گلویش به شهادت می‌رسد و راوی بازداشت می‌شود. بازجو، فرماندهی بسیار بی‌رحم است که راوی در پاسخ به سئوال‌هایش، تنها تقاضای آب می‌کند و در پایان نیز به شهادت می‌رسد. در بخشی از داستان، راوی خاطرنشان می‌سازد: «تف کردم توی صورتش. فرمانده قاطع کلتش را درآورد. او که فارسی بلد بود، هلم داد. افتادم روی زمین، فرمانده قاطع آمد بالای سرم. سبیل فرمانده قاطع تکان خورد، گفتم: « فزت و رب‌الکعبه». در این مجموعه، پنج داستان کوتاه با موضوع محوری جنگ تحمیلی از نگارنده به چاپ رسیده است. داستان یادشده تلخیصی از «آب، باد، آتش» ـ یکی از داستان‌های نگارنده ـ است.

قیمت چاپ: 1,000 تومان
نویسنده:

محمدجواد جزینی

ناشر:

امیرکبیر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

56

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789640012581

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف