سبد سفارش شما خالی است!

در این داستان عشق شورانگیز «جمیله» و «دانیار»، از زبان برادر ناتنی دانیار روایت می‌شود. جمیله دختر زیبا و جسور قرقیزستانی با دانیار خجالتی و رویایی که از جبهه برگشته است، ازدواج می‌کند. دانیار از نظر دیگر زنان فاقد جذابیت است. جمیله و دانیار با وجود اختلافات فراوان، شیفتة همدیگر هستند؛ اما از ابراز عشق خود نسبت به همدیگر به طور مستقیم خودداری می‌کنند. آنها عشق خالص خود را به وسیلة موسیقی و آواز ابراز می‌کنند؛ موسیقی و آوازی که آنها را در عشق و دلدادگی به مقام رفیع می‌رساند و آنها را قادر می‌سازد که از همة قید و بندهای ساختگی رها شده و پیوندهای سنتی مرسوم را بشکنند.