رستمنامه
"رستم"، بزرگترین پهلوان داستانهای حماسی و ملی ایران است که از ازدواج زال (فرزند سام) و رودابه (دختر مهراب، فرمانروای کابل) زاده شد. تهمتن (= دارندهی تن نیرومند) صفت و غالبا لقب اوست. او از عهد منوچهر تا روزگار بهمن، پسر اسفندیار، زیست و ششصد سال عمر کرد. جهانپهلوانی کیقباد و کیکاووس و کیخسرو را داشت. خرد و شجاعت از جمله صفات اوست. نخستین هنرمندیهای او در کودکی عبارت است از کشتن پیل سپید سام که شبهنگام از بند گریخته بود؛ گشودن دژ سپند کوه و کشتن فرمانروای آن به خونخواهی نریمان. مهمترین کارهای او پس از این عبارت است از: رفتن به البرزکوه به دستور سام به سراغ کیقباد و خواندن او به شاهی، گذشتن از هفتخان در راه مازندران برای رهایی کیکاووس از بند دیوان، رها ساختن کیکاووس از بند هاماوران، جنگ با پسر خویش سهراب و کشتن او، پرورش سیاوش، جنگهای متعدد با افراسیاب و پهلوانان او به کینخواهی سیاوش، کشتن اشکبوس پهلوان تورانی در هنگامهی هماون، جنگ با اکوان دیو و کشتن او، رها ساختن بیژن از چاه و بند افراسیاب، و جنگ با اسفندیار و کشتن او. رستم سرانجام با رخش خود در چاهی که برادر بداندیشش "شغاد"، بر سر راه او کنده بود افتاد و جراحت برداشت و از همان جراحت جان سپرد. درکتاب حاضر با استناد به شاهنامهی چاپ دبیرسیاقی و شاهنامهی چاپ امیرکبیر، زندگی و اقدامات رستم، به همراه تصاویر و ابیاتی از شاهنامه بررسی شده است. عناوین فصلهای کتاب بدینقرار است: آشنایی با رستم؛ رستم پهلوان؛ اندوه رستم؛ سرانجام و پایگاه رستم. بخش پایانی کتاب نیز به بررسی واژگان، واژههای رستم، رخش، سهراب و ترنج اختصاص یافته است.