میوه جادویی
داستانهای حیوانات
این داستان تخیلی کودکان را با موضوع «مثبتاندیشی و تاثیر آن بر روح و جسم» آشنا میسازد. در این داستان که با تصاویر مرتبط با متن همراه است «امیر» پسر کوچکی است که بیمار شده و به همین دلیل در خانه مانده تا استراحت کند. او که از تنهایی حوصلهاش سر رفته است به پیشنهاد خرس عروسکیاش چشمهایش را میبندد تا به جنگل برود و از میوه درخت جادویی بخورد و حالش خوب شود. او هر بار در راه رسیدن به درخت تلاش میکند تا با فکر کردن به ابزار مورد نیازش راه رسیدن را برای خود هموار کند... .