رقص مردگان: مجموعه داستان کوتاه
"رقص مردگان" داستان مردی است که در گردش روزانهی خویش در جنگل، با مرد دیگری روبهرو میشود که قصد خودکشی دارد. مرد جلو میرود و سعی دارد مانع تیراندازی شود. او از راه دوستی پا پیش گذاشته و مرد دل خسته را به صحبت وامیدارد و از زبان وی میشنود که نامش "برگر" و به علت این که متوجه شده همسرش پس از سالها زندگی مشترک هنوز به شخص دیگری علاقهمند است و گاه با یاد این ناشناس میگرید از زندگی بیزار شده و تصمیم به انتحار گرفته است. مرد با احساس همدردی با برگر به قدم زدن میپردازد و آنقدر با وی به ملاطفت سخن میگوید تا او دست از فکر خودکشی برداشته و برخویش مسلط میشود. مرد برای این که کار بیشتری انجام داده باشد، خاطرهای از سالها پیش بازگو میکند؛ از دورانی که زنی را دوست داشته و برای وی از انجام هیچکاری دریغ نمیکرده است؛ تا روزی که پی میبرد زن به او خیانت کرده است. آن روز مرد هم همین احساس برگر را داشته و تصمیم گرفته با شلیک به سر خویش به زندگیاش پایان دهد. اما پس از مدتی آرام شده و به خانه بازگشته است. او متوجه شده برای هر دردی درمانی وجود دارد و درمان او نوشتن و خلق داستان است. برگر از این همه لطف مرد و راهنماییهایش با شادمانی تشکر میکند و آنها به راه خویش در جنگل ادامه میدهند. پس از مدتی او ناگهان از مرد نام زن داستانش را میپرسد و بلافاصله پس از شنیدن نام همسر خویش، با جمجمهای که بر اثر شلیک خرد شده بر زمین میافتد. کتاب حاضر علاوه بر این داستان دربردارندهی 10 داستان کوتاه دیگر تحت پارهای از این عناوین است: قربانی مرد؛ پیامآور؛ زن خیاط؛ گورگن؛ و خانه.