غول و انگشتر جادو
داستانهای تخیلی
در این داستان مصور، دختری به نام "جینی" در راه مدرسه، انگشتری مییابد. وقتی در کلاس آن را لمس میکند، غولی روی میزش ظاهر میشود. جینی آرزویی میکند و در مدت کوتاهی به آرزویش میرسد. اما سرانجام درمییابد که افکار غول اخمو با او خیلی تفاوت دارد.