داستان زال و سیمرغ

داستان زال و سیمرغ

داستان‌های حماسی

در روزگاران قدیم پهلوانی به نام «سام» در «زابلستان» فرمانروایی می‌کرد. او پس از سال‌ها صاحب فرزندی شد که موهایش مثل برف سفید بود، به همین دلیل دستور دارد نوزاد را به البرز ببرند و رهایش کنند و به مردم خبر دهند که کودک مرده است. در کوهستان خداوند مهر بچه را در دل سیمرغی انداخت و سیمرغ زال کوچک را مانند جوجه‌های خود بزرگ کرد تا این که جوان و برومند شد. شبی سام در خواب می‌بیند که کودکش زنده است، اما او به خواب اهمیتی نمی‌دهد. شب بعد سام خواب می‌بیند که کودکش را سیمرغی بزرگ کرده است. پس صبح روز بعد نزد او می‌رود. سیمرغ هم از زال خداحافظی می‌کند و یکی از پرهایش را به زال می‌دهد تا هروقت مشکلی برایش پیش آمد آن را بسوزاند تا سیمرغ به کمکش آید. سام هم از پسرش عذرخوهی کرده و او را همراه خود به قصر می‌برد. این داستان اقتباسی از یکی از داستان‌های «شاهنامه» است که به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

مریم ثقفی

ناشر:

خانه هنر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.2

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642879854

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف