پسری که تقریبا همه چیز داشت
داستانهای ماجراجویانه انگلیسی
فرایز امایتی هفتساله و فرزند امایتی ثروتمند بود. روز تولدش بود، او همهچیز داشت و از هیچکدام از بازیها لذت نمیبرد. خدمتکار پیشنهاد کرد که یک همبازی فقیر آورده شود و با نشان دادن ثروتش به پسر فقیر و دیدن حسادت او، لذت ببرد. بیلی هامبل به همراه سگ بانمکش، ویز به خانة آنها آمد. خانه و محل بازی فرایز بسیار مجلل بود، آن سه به جنگل کامپیوتری، پارک وحش، پارک بازی، خانة اعیانی، رصدخانة بزرگ و چرخ فلک رفتند. فرایز از ویز خوشش آمده بود و میخواست تمام وسایل و مکانهای بازیاش را به ازای گرفتن ویز با بیلی معاوضه کند. اما بیلی نپذیرفت. بیلی به کمک قوة تخیلش و سگ بانمکش «ویز» توانست به فرایز بفهماند که علیرغم ثروتش چه چیزی در زندگی او کم است. این کتاب برای گروه سنی «ج» به نگارش درآمده است.