اندوه ماهی
داستانهای فارسی - قرن 14
«اندوه ماهی» یک داستان ساده عاشقانه است. «ماهی» عاشق «شایان» است اما پدر و مادر شایان به طمع پول بیشتر مانع خوشبختی ایندو میشوند و با دروغ سعی میکنند بینشان فاصله بیندازند اما با مرگ پدر شایان، تمام دروغها بر ملا میشود و ماهی بر سر دوراهی سختی میماند... . در بخشی از این رمان میخوانید: «بین خواب و بیداری بودم و در همان حالِ نیمهبیدار حس می کردم سروصداهایی در خانه در جریان است. دستهایم را زیر بالش چپاندم و فکر کردم شاید «دخی» دلدرد دارد و رفته به آشپزخانه تا یک نباتداغ درست کند و...».