وقتی که باغچه میمیرد
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر شامل مجموعه داستانهای کوتاهی است با عنوانهای: «بیست و چهار روز»، «سند فسفری»، «تدفین»، «تقویم»، «وقتی که باغچه میمیرد»، «مثل یک جراح» و «وقتی تو نباشی». در داستان «وقتی که باغچه میمیرد» آمده است: حاجی سنگتراش خانة بزرگ و قدیمی و باغ بسیار وسیعی دارد. او همسر خود را از دست داده و تنها شده است. دو پسرش به همراه همسر و فرزندانش در آنجا زندگی میکنند. در زمان حیات همسر حاجی اوضاع بر وفق مراد بود و همگی در صلح به سر میبردند. بعد از مرگ خانم، خانههای اطراف خانه، آپارتمانی میشود و کمکم خواست پسران و همسرانشان برای آپارتمانیکردن خانه و مخالفت حاجی به اوج میرسد و زندگی آنها به تلخی میگراید. رفتار آنها به قدری اهانتآمیز است که یک روز حاجی شیر تانکر نفت را باز میکند و نفت پای درختان میرود و آنها را میخشکاند.