یوسف و زلیخا
این نمایشنامه روایت دیگری است از عاشقانه "یوسف و زلیخا "که در هفده "مجلس "تدوین شده است .این مجالس عبارتاند از :مرغی از آشیانه وحدت، خواب دیدن زلیخا آفتاب جمال یوسف را، دیدن زلیخا عزیز مصر را از شکاف خیمه، برادران برای نابودی یوسف هم عهد میشوند، در چاه افکندن یوسف، یعقوب در انتظار گم گشته، بازار برده فروشان، آرزوی وصال داشتن زلیخا از یوسف، آوردن زلیخا یوسف را به خانه هفت اورنگ، گواهی دادن طفل شیرخواره بر پاکی یوسف، زنان کف بریده، تعبیر خواب سلطان مصر، برادران در درگاه یوسف، یعقوب در کلبه احزان، زلیخا در نی بستی غریب، وفات یافتن یوسف و هلاک شدن زلیخا از مفارقت وی .برای نمونه در صحنه آخر آمده است : ..."زلیخا، به طرف پیکر بیجان یوسف کشانده میشود ...زلیخا از جا برمیخیزد و چون پروانهای سوخته دل، به دور یوسف بال میزند، هم آوازن، همراه موسیقی، حال و روز زلیخا را میخوانند ... زلیخا آن قدر میچرخد و میسوزد تا جان میدهد ."...در بخش دیگر کتاب متن "یوسف و زلیخا "از "هفت اورنگ جامی"، نیز "حدیث یوسف و زلیخا " از تفسیر "عتیق نیشابوری (سورآبادی) "گنجانده شده است .پایان کتاب شامل تصاویری از صحنههای نمایش است .