خورشید سیاه مالیخولیا: افسردگی و مالیخولیا در آثار ژولیا کریستوا
افسردگی / کریستوا، ژولیا، 1941م. - نقد و تفسیر / مالیخولیا در ادبیات
کتاب حاضر، مجموعهای است از چند مقالة موازی که همگی دربارة «خورشید سیاه» و در یک یا دو بخش، دربارة مضمونهایی از کتاب قصههای عشق نوشته شدهاند. اساسا همقرائتی قابل تامل از اصل کتاب هستند، به ویژه در فصل پایانی، نوعی بازنگری و ارزیابی انتقادی دارد. نگارنده در این کتاب تلاش میکند شرح کوتاه و آسانیابی از یکی از دشوارترین آثار کریستوا ارائه دهد. کریستوا در بخش عمدهای از پروژة واکاوی مفاهیمی چون مالیخولیا، فقدان، سوگواری و غیره از منطقی سود میجوید که به واسطة درآمیختن و پرکردن شکافها و حفرههای نشانهای سوژه، با مصالح نمادین، به والایش و بهبود در قالب خلاقیتی نمادین میانجامد. این وجه دیگری از همان ایدة ارسطویی است که میگوید «مالیخولیا شرط نبوغ آدمی است». از نظر کریستوا، نوشتار دستاویزی برای رها شدن از رنج «بی ـ ماری» مالیخولیا یا تاب آوردن «سمپتوم زندگی» است، رنجی که خود نیز حین نگارش کتاب دشوارش خورشید سیاه، درگیر آن بوده است.