استخوان
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان درباره مردی جوان به نام «کاوه» است که به دلایلی به شهر مرزی آمده و در خانه نزدیکانش پنهان شده است تا بتواند در فرصتی مناسب فرار کند، اما طی اتفاقاتی وارد زیرزمین خانه میشود و به صورت ناگهانی متوجه میشود که جنهای بسیاری در آنجا پرسه میزنند و اتفاقات عجیبی در حال رقم خوردن است ... در این رمان هراس، تنهایی و کشف خشونت حضور پررنگ دارد و یک راز که پرده برداشتن از آن باعث به وجود آمدن جنگ و خونریزی میشود.