قصهی زنی که همهاش یاسهای فلسفی داشت
کتاب حاضر، مشتمل بر ده داستان کوتاه است که عبارتاند از :تاب سوار کوچک، آیینهای، عطا، بلور آب، هجوم، منیر، فاطمه، خواب، آبگیر نبود، دو چشم بود، خونبار، و سقوط" .تاب سوار "حکایت کودکی است که بر ساحل دریا بر تاب نشسته و چون آونگی از این سو به آن سو حرکت میکند .صدایی از بلندگو میگوید : "این پسر، این پسر شجاع ."کودک بی اعتنا به صدا، بی اعتنا به همهمه جمعیت تاب میخورد .ناگهان هواپیمایی در آسمان هویدا میشود .غرشی مهیب همه جا را سیاه میکند .پسرک به سوی دریا پرتاب نمیشود، به روی کاشیها میافتد و ...