مهمانی پرماجرا
داستانهای تخیلی
«مینی»، میخواست به میهمانی «دیسی» برود و شب را در خانه او بماند. او چمدانش را برداشت و به خانه دیسی رفت، هنوز زنگ نزده بود که در باز شد و دیسی او را به داخل خانه دعوت کرد. آنها در ابتدا شروع به پختن کیک میکنند. آنها میخواهند بخشی از کیکها را برای دوستانشان بفرستند؛ بعد نوبت به نمایش لباسها میرسد؛ آنها لباسهای مختلف میپوشند و سعی میکنند جلوی آینه مثل هنرپیشهها رفتار کنند و... .