طوطی و بقال
«آقا نبات» طوطی سخنگویی بود که در دکان عمو بقال زندگی میکرد. همه از شیرینزبانیهای او خوشحال بودند. تا این که یک روز در نبود عمو بقال، طوطی شیشة روغنی را شکست. عموبقال در اثر ناراحتی طوطی را با چوب زد و سبب کچلی او شد. از آن پس طوطی غمگین، دیگر حرف نزد. پس از مدتی، یک روز مرد کچلی به مغازه آمد و طوطی با دیدن او دوباره شروع به صحبت کرد. این داستان که از زبان طوطی بازگو شده است، اقتباسی از یکی از داستانهای مثنوی مولانا است. مخاطبان این اثر گروه سنی «ب» هستند.