جمعه بازار

جمعه بازار

داستان‌های اجتماعی

خانم بوت، به همراه دو فرزندش ـ "پوپی" و "سم" ـ در مزرعه‌ی درخت سیب زندگی می‌کند. یک روز خانم بوت گاری را به پشت ماشین بست، سپس پوپی و سم سبدی را در گاری گذاشتند و هر سه به جمعه‌بازار رفتند. خانم بوت تصمیم داشت چهار عدد غاز بخرد، بنابراین آن‌ها به طرف قفس پرنده‌ها رفتند و چهار غاز خریدند. خانم بوت به خانم فروشنده گفت که پس از آوردن سبد مخصوص حمل پرنده‌ها غازها را خواهد برد. سپس آن‌ها اردک تنهایی را در قفس دیدند. پوپی با اجازه‌ی مادر و با پول توجیبی‌ خویش اردک را خرید. سپس خانم بوت سبد مخصوص حمل پرنده‌ها را آورد، پوپی درش را باز کرد و خانم فروشنده غازها را به خانم بوت تحویل داد و خانم بوت آن‌ها را توی سبد گذاشت، اما قبل از این که پوپی در قفس را ببندد، اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاد.

قیمت چاپ: 10,000 تومان
نویسنده:

هیثر ایمری

مترجم:

حسین فتاحی

ناشر:

قدیانی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

7

تعداد صفحات:

16

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789645361400

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه