سبد سفارش شما خالی است!

رمان پلیسی «پروانه و اختاپوس» با حضور راوی قهرمان و توصیف هوای خوش و مشاهده پروانه‌هایی که روی گل‌ها و شکوفه‌ها نشسته‌اند، آغاز می‌شود. نویسنده با تشبیه کودکی خود به پروانه‌ها از آرزوی خود سخن می‌گوید و سخنان «گلدا مایر» و «مناخم بگین» را به یاد می‌آورد و عمر فلسطینیان را به عمر کوتاه پروانه تشبیه می‌کند. سپس اشتیاق خود را درباره باز شدن مدارس و پرداختن به آموزش، مبارزه و درس به کودکان ابراز می‌کند. شخصیت اصلی داستان که خود «زینب حبش» (نویسنده این رمان) است پس از بازگشت به منزل با برادرزاده‌هایش «حنان» و «نبال» روبه‌رو می‌شود و... .