چشمهای آبی من، آرامتر
داستانهای فارسی / داستانهای آموزنده / داستانهای اجتماعی
کتاب پیش رو داستانی کودکانه و دوزبانه (انگلیسی و فارسی) و مصوّر است که ویژه کودکان گروه سنی ب نوشتهشده است. نگارنده در این کتاب ماجرای دختری به نام مهیا را تعریف میکند که در آستانه جشن تولد 6 سالگی خود قرار دارد و تا چند روز دیگر قرار است به مهدکودک برود تا اینکه به او میگویند باید واکسن بزند و مهیا به این خاطر نگران میشود، اما بعد به این نتیجه میرسد که واکسن برای او مفید است و میتواند درد آن را تحمل کند.