زمستان با طعم آلبالو
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة رمانی فارسی، با موضوعات عاشقانه و ماجرای عشق زنی به نام «فرزانه» نسبت به یکی از افراد انجمن ادبی است. فرزانه با شرکت در انجمن ادبی با جوانی آشنا میشود که عشقی نوشتاری بین آنها تبدیل به عشقی عمیقی میشود که با ترک مرد جوان، فرزانه به رویاها پناه میبرد. او به پیشنهاد مادر، با یکی از اقوام، به نام «ساسان» ازدواج میکند که عشقی ترحمبرانگیز نثار فرزانه میکند. وجود پسرشان «شروین» به عنوان بهانة زندگی، عشقی بین آنها به وجود نمیآورد. بودن با مرد جوان رویاها به مدت نه سال فرزانه را درگیر عواطف ناخواسته و انتظار تمامشدنی خانه برانداز میکند. تا اینکه متوجه میشود مرد جوان که با نوشتن نامهای و بورسیه گرفتن و رفتن به فرانسه او را ترک کرده بود، ازدواج کرده و دارای فرزند است و ساسان نیز درگیر عشقی جدید شده است.