بادبادکباز

بادبادکباز

«امیر» پسر یکی از ثروتمندان کابل است. خانة آنها، زیباترین ملک منطقة تازه‌ساز عیان‌نشین شمال کابل ـ «وزیر اکبرخان» ـ است. او شیعه است، «حسن» پسر هم‌سن او با پدرش «علی» مستخدمان خانة آنها هستند. آنها هزاره هستند. حسن چون دوستی وفادار در برابر هر اتفاقی سپر بلا شده و از امیر تا پای جان مراقبت می‌کند. در زمستان 1975 که حسن و امیر دوازده ساله هستند، طبق رسم قدیمی مسابقة بادباک‌بازی برگزار می‌شود. حسن برای گرفتن جایزة امیر و سرافراز شدن او نزد پدر، تن به خواستة وقیحانة «آصف» پسر شرور شهر می‌دهد. پدر امیر، جشنی برگزار می‌کند. امیر با بدذاتی خود برای این که حسن را نبیند و از یادآوری روزی که حسن برای گرفتن جایزة او مورد تجاوز آصف قرار گرفت، دچار عذاب وجدان نشود، به حسن تهمت دزدی می‌زند، حسن و علی خانة آنها را ترک می‌کنند. در جنگ روس و افغان، امیر به همراه پدرش به آمریکا می‌رود و نویسنده‌ای نامدار می‌شود و در سانفرانسیسکو زندگی می‌کند. بعد از گذشت سال‌ها با تلفن «رحیم‌خان»، یکی از دوستان پدر، امیر دوباره به یاد خاطرات کابل، حسن، بادبادک‌بازی سال 1975 می‌افتد و خاطرات او از نو برایش زنده می‌شود.

قیمت چاپ: 8,500 تومان
نویسنده:

خالد حسینی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813.6

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

512

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005541557

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه