اجتماع بی اجتماع: زندگی بر باد رفته
در این داستان، "شهناز" خبرنگاری است که با انواع و اقسام خبرها رو به رو میشود. به تازگی خبر مرگ مرموز چند جوان او را سخت نگران کرده است. شهناز برادری به نام "رضا" دارد که بیکار است. رضا خود نیز دوستان لاابالی زیادی دارد سرانجام او هم به طور مرموز کشته میشود. شهناز با جدیتی که از خود نشان میدهد سرانجام قاتل را ـ که یکی از دوستان رضا است ـ پیدا میکند.