سروناز
داستانهای فارسی - قرن 14 - ادبیات کودکان و نوجوانان / داستانهای اجتماعی
داستان درباره دخترکی به نام "سریرا "است که دلبسته درخت سرونازی است که پدربزرگش در باغچه کاشته است .روزی دختر ناگزیر به همراه خانوادهاش عازم سفر میشود .این در حالی است که میخواهد سروناز را با خودش ببرد، اما چون این کار مقدور نیست پدر بزرگ به او قول میدهد که در آینده سروناز را برایش بفرستد .سالها بعد پدربزرگ با حک کردن طرح سروناز بر روی طاقه پارچه ابریشمی و فرستادن برای دخترک، به قول خود عمل میکند .گروه سنی "ج "مخاطبان این داستان مصور و رنگی هستند .