امیدی به بهار نیست

امیدی به بهار نیست

داستان‌های فارسی - قرن 14

داستان درباره‌ی دختری است با نام "بهار" که به علت فقر مالی بنا به توصیه‌ی دوستش "کتی"، صیغه‌ی یک ساله‌ی جوانی با نام "امید" می‌شود تا از این طریق، پول هفتگی‌ به دست آورده، آن را به مادرش برساند. "امید" پس از یک ماه از بهار می‌خواهد تا صیغه‌شان را فسخ کند. بهار که در این مدت، عاشق امید شده، با دلی شکسته از او جدا می‌شود، اما عاقبت کارش به فساد و تباهی می‌کشد. امید بعد از مدتی پشیمان شده از بهار می‌خواهد که با هم ازدواج کنند، اما سامان فردی که بهار را به منجلاب کشانده ـ با بهار درگیر شده، او را به شدت، مجروح می‌کند. امید درست زمانی بالای سر بهار می‌رسد که سامان به علت ضربات چاقویی که بهار به او وارد کرده مرده و خود بهار هم در حال احتضار به سر می‌برد.

قیمت چاپ: 5,100 تومان
نویسنده:

نیلوفر لاری

ویراستار:

آزاده جولایی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

400

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644424823

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف