رویای جوجو
در یک بعد از ظهر زیبای بهاری، پرندگان و حیوانات بسیاری با شور و شوق فراوان خود را برای «جشن گل» آماده میکردند. «جوجو» و «جیجی» جوجههای مادر مرغی و پدر خروس بودند. جوجو که سخت به دنبال مطالعه و اختراع چیزهای گوناگون بود، خیلی تمایل داشت برای روز جشن در مسابقه شنا یا پرواز شرکت کند، اما دیگران این کار او را محال میدانستند و به او میخندیدند. جوجو نتوانست در هیچ مسابقهای شرکت کند، اما مدتی بعد با تمرین و پشتکار بسیار سرانجام توانست پرواز و یک کار محال را به واقعیت تبدیل کند.