ماهیها هم احساس دارند
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان در مزرعهای سرسبز و شاداب دخترکی زیبا به نام «یاسی» متولد میشود و رشد میکند و به سن بلوغ میرسد و با پسری به نام «محمد» که در مشهد خدمت میکند، ازدواج مینماید. محمد دائماً در حال رفتوآمد به روستا و مشهد است. حال یاسی باردار است و منتظر متولد شدن اولین نوزاد خود است. از سویی یاسی نگران محمد است... . «صدف» به دنیا میآید اما دل بیتاب یاسی همچنان چشمبهراه همسرش محمد است... .