مدیر مدرسه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن نویسندهای ظلمستیز که واقعیتهای زندگی را با نظری انتقادی ارائه میکند. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بیدردسر به مدیری دبستان رو میآورد، بیآنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره میداند و آمده تا گوشهای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سیوپنج تا شاگرد» روبرو میشود.