داستانهای بهارات: برگرفته از سخنرانیهای بهاگاوان شری ساتیا سایی بابا آواتار
افسانهها و قصههای هندو / زندگی معنوی - هندوئیسم
این مجموعه حاوی داستانهایی است که با استناد به سخنرانیهای "ساتیا ساییبابا" ـ عارف هندی ـ نگاشته شده و دارای مضامینی معنوی است. برای نمونه در یکی از این داستانها پادشاه مغول با نام "اورنگ زیب" روز تولد دخترش "زیبدخت"، آینهای را به عنوان هدیه تقدیم میکند. اما از قضا روزی ندیمهی زیبدخت، در حالی که آینه را به دست گرفته تا زیبدخت موهای خود را شانه کند، آینه میشکند. ندیمه از این اتفاق بسیار ناراحت شده، اما زیبدخت خطاب به او میگوید: تو آینهی غرور مرا شکستی. تو در حقیقت، خودپسندی بیجای مرا از بین بردی و نفس مرا نابود کردی. حتی بدن مادی من و تو هم محکوم به آسیب و فناست. خواهر خوبم هرگز نگران شکستن این آینهی بیمقدار نباش".