این که قصهی وقت خواب نیست!
قصهگویی / خواب - وقت - داستان / داستانهای تخیلی
پدر «سوفی» قبل از خوابیدن او داستانی را برایش تعریف میکند. در این داستان در یک روز بخصوص تولد «بچه گربه ی صورتی» است. بچه گربه در باغ به همراه دوستانش «بارنی»، «لولو» و «موش جیغ جیغو» یک جشن تولد برگزار میکند. او دوست دارد یک شمشیر لیزری هدیه بگیرد اما چرا یک گربه صورتی باید چنین علاقهای به شمشیر لیزری داشته باشد؟!