هوای دلبستگی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده این داستان را با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم:« آیلی سر به زیر انداخته و خطهای روی شلوار جینش همه آن چیزی بود که میدید. حس عجیبی داشت. انگار یکبار چند تنی از روی شانههایش برداشته شده و حالا انتظار میکشید بشنود آن چیزی که این مدت خواب و خوراک را حرامش کرده بود؛ اما نمیخواست او با سؤالهایش گیج شود. باید مهلت میداد خودش را جمعوجور کند و به حرف بیاید. اعترافات ترسناکی که هنوز امیدوار بود چیزی خلاف آنچه فکر میکند باشد».