بر لبه پرتگاه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی ایرانی است که داستان زندگی دختری به نام «رعنا» را بیان میکند. دختری شاد و مهربان که پدرش را خیلی زود از دست داده و با مادرش زندگی میکند. در داستان میخوانیم: «تولد «شادی» نزدیک بود و «رعنا» مکرراً از مادرش میخواست که اجازه بدهد در تولد دوستش شرکت کند. تا اینکه، «شادی» کارت دعوتی را که خودش نقاشی کرده بود در پاکت گذاشت و به «رعنا» داد. «رعنا» پاکت را به مادرش داد و خواهش کرد که اجازه دهد تا او به تولد دوستش برود. مادر «رعنا» خیلی مردد بود، اما بالاخره رضایت داد که «رعنا» به جشن تولد برود».