قضاوت
در فیلمنامهی حاضر، مدیر عامل یک شرکت با شراکت "مژگان"، آموزشگاه "قالیبافی کوثر" را تاسیس میکند. "سوسن" که یکی از کارمندان آموزشگاه است از مدیر تقاضا میکند تا چکی برای ضمانت تخلیهی خانه به او بدهد و مدیر با خواسته او موافقت میکند. پس از چندی، "مینو" ـ زن برادر سوسن ـ نزد مدیر آمده و حقایقی از زندگی سوسن را، بازگو میکند. از جمله آن که سوسن از ابراهیم سعیدی ـ پسرعمهی ناتنیاش ـ خواسته تا برایش شرخر پیدا کند. همچنین "سوسن" سابقهی قتل شوهر سابقش را داشته است. نیز با دزدیدن دستهچک صاحبخانهی سهیلا ـ یکی از بستگان سوسن که به مهمانی آمده بود ـ شروع به خرید اجناس از مغازههای مختلف نموده و هرجایی که رفته خود را مینو (یعنی من) معرفی میکرده تا این که صاحب دستهچک، مفقود شدن دستهچک خود را به بانک اعلام میکند و...