سهم من از این عشق
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
داستان حاضر در زمان جنگ جهانی دوم، در کشور انگلیس اتفاق افتاده است؛ «بتی» دختر زیبا و آزادی است که به همراه مادر و پدر و خواهرش «سارا» زندگی میکند. او بیشتر روزهای زندگی خود را در کافة «انگلیت» میگذراند. عقیدة خواهرش کاملا با او متفاوت است و ازدواج کردن و بچهدار شدن و به زندگی رسیدن را خیلی دوست دارد؛ اما بتی زندگی راحت و بیقید و شرط را میخواهد. او در کافة انگلیت با مردی به نام «ادوارد لاسی» آشنا میشود که گویی از قبل خود را نامزد سارا میداند؛ ادوارد خوب حرف میزند، خوشبرخورد است و همة قواعد دوستی را میداند، اما فردی حقهباز و دروغگوست. بعد از این که ادوارد رابطهاش را با سارا به هم میزند رازش با بتی هم فاش میشود و پدر بتی او را از خانه بیرون میکند. بتی که از ادوارد حامله است با او ازدواج میکند و منتظر میشود تا او از جنگ بازگردد. طبق نامهای سوری که حامل خبر کشته شدن ادوارد است، بتی فرزند خود را در تنهایی به دنیا میآورد و اسم او را «اد» میگذارد. «اد» بزرگ میشود و واسطة آشتی دادن دوخواهر میشود که اینک هردوی آنها از کردههای خود بسیار پشیمانند. در پایان داستان بتی در هنگام مرگ اد را به سارا میسپارد و میگوید اد سهم توست.