گنج خروس جنگجو
داستانهای تخیلی / داستانهای حیوانات
یک روز خروس جنگجو، صبح کله سحر «گیجول چنل» (گربه) را میبیند که یک چیز براق را پشتش قایم میکند. خروس هر طور شده میخواهد از سرّ این گنج آگاه شود. اما گیجول چنل دوست ندارد گنجش را به خروس نشان بدهد، سرانجام خروس گنج را به دست میآورد؛ او هر روز بیشتر از روز قبل به گنجش وابسته میشد چون گنج او توانایی داشت تا صدای خروس را پخش کند و به این ترتیب دیگر خروس نمیخواند و تمام روز را استراحت میکرد. تا اینکه «پاکوتاه» (مرغ) برای رهایی از این مشکل راهحلی پیدا میکند و... .