پسااسلامگرایی
دموکراسی / اسلام و دولت / بنیادگرایی اسلامی / جنبشهای اسلامی
حزب عدالت و توسعه نیز در رابطه با نحوه مدیریت دولت توسعه یافته مدرن و تعامل با منابع اعتبار و مشروعیت دموکراتیک، بسان افقی در جهت توسعه کیفی بدان نگریسته شده است. نویسنده این کتاب از سال 2000 به بعد به شیوههای گوناگون روی این مسئله کار کرده و بر این باور است که از سال 2003، فرزندان جنبش اسلامی اقلیم کردستان عراق، میبایستی در اندیشهی اصطلاح شکلی و نحوه کنشگری خویش میبودند تا اینکه این جریان با فرم جدید و مؤثر از اسلام گرایی مدنی - سیاسی سازگارتر باشد، اما به رغم پیشرفت ناچیز نتوانست به صورت ژرف آن گونه که لازم است و واقعیت سیاسی و توسعه سیاسی اقتضا میکرد، گامی رو به پیش بردارد تا توانمندیها و نیروهای بالفعل و قابل دسترس اش را در سطحی فراتر و مؤثرتر در خدمت جامعه گزارده و گشودن بابی بر روی توسعه کیفی باشد.