محشر صغرا
داستانهای لهستانی - قرن 20م.
ورشو در آستانه زمستانی تلخ، در ایامی که مقاومت در برابر رژیم پراکنده است و بی حاصل مینماید، دو رفیق قدیمی و مخالف رژیم به سراغ تادئوش کونویتسکی، شخصیت اصلی و راوی این رمان درخشان، میروند و به او پیشنهاد میکنند که به منظور ابراز مخالفت با آن هرج و مرج توتالیتری، خودش را جلوی ساختمان حزب کمونیست - این ساختمان زشت و هولناک، این هدیه مردم روسیه، نماد سرکوب در لهستان - آتش بزند.