شاید برگردد ( مجموعه داستان)
در این مجموعه 18 داستان کوتاه فراهم آمده که از آن جمله است: شاید برگردد، جای خالی چشمها، پیله و پروانه، ایستگاه آخر، فرشته، سیب سرخ، چشمهای سیاه کبوتر و غریبه. برای نمونه در داستان "شاید برگردد"، راوی گنجشکی را توصیف میکند که آن را به آسانی به دست آورده و به آسانی نیز از دست میدهد. در داستان به نقل از راوی میخوانیم: "گنجشک من آرام و بیسر و صدا بال میزند و میآید سراغ آب و دانهاش. بعد من پنجره را میبندم و قفل میکنم و به همین سادگی او مال من میشود. فقط مال من. اما حیف تا بلند میشوم توری را کنار بزنم، گنجشکم از روی شاخه میپرد. شاید نمیخواهد مال من باشد، من که از او نپرسیدهام. او هم با آن چشمهای سیاهش فقط زل میزند توی چشمهایم و جیک جیک میکند. حالا که رفته، اما مطمئنم که برمیگردد.جایی ندارد برود، میآید. اما آمدنش ساعت مشخصی ندارد که...".